هشدار

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    پارسال این موقع ها، یه روز از مدرسه که اومدم مامانم گفت نازنین تصادف کرده.
    نازنین،تک دختر صمیمی ترین دوست بابام بود. یه سال از من بزرگتر بود. منم باهاش یه جورایی دوست بودم.
    و تاغروب نازنین فوت شد.
    اگرچه هیچوقت باهاش اونقدرا صمیمی نبودم که بخواد بعنوان دوست برای زندگیم بهم توصیه ای بکنه، اما نازنین بزرگترین توصیه ای بود که زندگی بهم کرد.
    نازنین بزرگترین درس زندگی رو بهم یاد داد و بزرگترین بررسی از مرجع هشدار طبق کپی رایت بود برای من.
    برای من که امروز همسن نازنیم.
    اینکه چقدر کسی بوده م که دلم میخواسته.
    چقدر حرف نگفته دارم که باید گفته میشدن.
    چقدر کار نکرده دارم.
    هزارتا آرزو دارم که شاید هیچوقت قرارنباشه بهشون برسم اما
    من همین الان چه حرفایی رو باید به کیا بگم که تاحالا نگفتم؟
    چه کارایی رو برای کیا باید بکنم که نکردم تاحالا؟
    چندتا عذرخواهی به چند نفر بدهکارم؟
    چندتا تشکر؟

    چه ادمایی هستن که باید هرچه زودتر ببینمشون؟
    چندنفر رو باید بغل کنم که تاحالا بغلشون نکردم؟

    اوه...چقدرررر کار نکرده

    فائزه هستم،در سرزمین عجایب!...
    ما را در سایت فائزه هستم،در سرزمین عجایب! دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : gonbade-kaboodo بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 22:14